شعر شهادت حضرت زهرا(س)

ساخت وبلاگ

جوری زدند آینه  از چند جا شکست
در بین خلق حرمت شیر خدا شکست

ای کاش می شکست...نه ...آیینه خورد شد
در پیش چشم های علی سینه خورد شد

تا دست های حیدر کرار بسته شد
گویی که ذوالفقار غرورش شکسته شد

می سوخت بی صدا پر پروانه ی علی
آتش گرفته بود در خانه ی علی

سخت است باورش که چهل مرد، هم زمان
در کوچه می بَرَند علی را کشان کشان

افسوس ...غیرِ فاطمه ی در میانِ دود
یک شهر روبه روی علی ایستاده بود

از ذوالفقار حیدر کرار کینه داشت
آن کس که روی چادر زهرا قدم گذاشت

یاس علی! بریده بریده نفس نکش
با قامتی که سخت خمیده نفس نکش

بودی به دور حیدر کرار در طواف
شد ناتمام حج تو با ضربه ی غلاف

در شعله دیدنی شده راز و نیاز تو
آتش دخیل بسته به چادر نماز تو

احسان نرگسی
 

حرف دل...
ما را در سایت حرف دل دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : heyatnaziabad بازدید : 122 تاريخ : يکشنبه 18 اسفند 1398 ساعت: 3:46